منو

چرا انحلال سازمان نهضت سوادآموزی رواست؟!

«بسوزند چوب درختان بی‌بر/ سزا خود همین است مر بی‌بری را»

۱۹ شهریور ۱۴۰۲

سرانجام ایده انحلال سازمان نهضت سوادآموزی در مجلس به بار نشست و با رأی کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با همراهی دولت و موافقت حجت‌الاسلام قرائتی، انحلال نهضت سوادآموزی و واگذاری وظایف آن به معاونت ابتدایی تصویب شد و در صورت تصویب نهایی در صحن مجلس لازم‌الاجرا خواهد بود، اما چرا نهضت باید منحل می‌شد؟ در ادامه به اختصار به دلایل این امر اشاره می‌شود:

۱) در فرمان تاریخی حضرت امام‌خمینی (ره) برای ریشه‌کنی بی‌سوادی که به تشکیل نهضت سوادآموزی انجامید، آمده بود: «لازم است وزارت آموزش و پرورش با تمام امکانات به پا خیزد و از قرطاس‌بازی و تشریفات اداری بپرهیزد. برادران و خواهران ایمانی! برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن بر کنید.» این فرمان دارای قید مهم پرهیز از قرطاس‌بازی (کاغذبازی) و تشریفات اداری است. آسیبی که دقیقاً امروز نهضت به آن دچار شده‌است؛ سازمانی عریض و طویل که ریاست آن در جایگاه معاون وزیر آموزش و پرورش است و به گفته ریاست فعلی بیش از ۳۰ هزار نفر نیروی انسانی فعال دارد. نکته جالب که نوعی از تعارض منافع نیز به حساب می‌آید، آن است که حیات و بقای این سازمان در بند وجود همیشگی مسئله بی‌سوادی و ریشه‌کن‌نشدن بی‌سوادی است!
۲) عملکرد سازمان در ۴۰ سال گذشته نشان داده که به دلیل دوری از فرمان امام (ره) و درگیری سازمان با تشریفات اداری و عدم ارتباط ساختاری با معاونت‌های آموزشی وزارتخانه آموزش و پرورش همچنان در ریشه‌کنی بی‌سوادی ناموفق بوده‌است تا حدی که با وجود برگزاری جشن‌های ریشه‌کنی بی‌سوادی، مطابق آخرین سرشماری انجام‌شده در سال ۱۳۹۵ همچنان ۸ میلیون و ۷۹۵ هزارو ۵۵۳ نفر از جمعیت بالای شش سال بی‌سواد مطلق هستند.
۳) بر اساس بند (ی) ماده ۵۲ قانون برنامه چهارم توسعه سازمان نهضت مکلف بوده بی‌سوادی افراد گروه سنی زیر ۳۰ سال را به صفر برساند، اما پس از عدم توفیق این سازمان، دفتر رهبر انقلاب در نامه‌ای مورخ ۳۰/۱۱/۱۳۸۷ که اکنون در وب‌سایت سازمان قابل‌مشاهده است، در پاسخ به حجت‌الاسلام قرائتی در باب کسب‌تکلیف برای ادامه کار نهضت سوادآموزی، از تقریر رهبر معظم انقلاب گزارش می‌دهند؛ معظم له در آنجا مقرر فرموده‌اند که این سازمان حداقل تا پایان برنامه پنجم توسعه به کار خود ادامه دهد و پس از آن با ارزیابی وضع بی‌سوادی، نسبت به ادامه یا عدم ادامه آن سازمان تصمیم گیری شود، اما باز هم با عدم موفقیت این سازمان دفتر رهبری در ۵/۱۰/۱۳۸۹ مجدد به نهضت اطلاع می‌دهد که رهبر معظم انقلاب با تأکید بر ابلاغیه‌های سابق، مقرر فرموده‌اند نهضت سوادآموزی و وزارت آموزش و پرورش مسئول به صفر رساندن بی‌سوادی تا پایان برنامه پنجم هستند و از وزارت خواسته‌اند حداکثر طی سه ماه برنامه جدیدی را برای ریشه‌کنی بی‌سوادی تا پایان برنامه پنجم، تدوین نماید. با همه این‌ها همان‌گونه که آمد، سازمان نهضت سوادآموزی تا‌کنون موفق به ریشه کنی بی‌سوادی نبوده‌است.
۴) در کنار شکست در ریشه‌کنی بی‌سوادی، بایستی به مشکلاتی در نظام آموزش‌وپرورش که این سازمان بدان دامن زده‌است، به‌ویژه در تأمین نیروی انسانی نیز اشاره کرد. فی‌المثل در اساسنامه این سازمان مصوب ۳/۳/۱۳۶۳ آمده‌است که معلمان نهضت پس از پنج سال سابقه کاری می‌توانند در صورت داشتن شرایطی به عنوان معلم رسمی آموزش‌وپرورش استخدام شوند که این مجرایی برای ورود افراد بدون در نظر گرفتن صلاحیت‌های حرفه‌ای معلمی به آموزش و پرورش شده‌بود. در سال‌های اخیر نیز همواره بسیاری از آموزشیاران نهضت مطالبه استخدام را داشته‌اند که این افراد پس از استخدام، در پست‌های معلمی مشغول به خدمت می‌شدند و با خالی‌شدن جایگاه‌شان مجدد افراد جدیدی برای آموزشیاری نهضت به کارگیری می‌شدند که باز پس از گذشت مدتی چرخه فوق را تکرار می‌کردند و عملاً آموزش و پرورش همواره با مطالبه تبدیل وضعیت آموزشیاران نهضت و ورود بی‌ضابطه آنان به جایگاه‌های معلمی مواجه بوده‌است.
۵) در حال حاضر آموزش و پرورش دارای بدنه‌ای بزرگ است که مدیریت آن را سنگین و غیرچابک کرده‌است و موجب شده بالای ۹۰درصد از بودجه به پرداخت حقوق و دستمزد و اداره امور جاری اختصاص یابد. این وضعیت نیازمند چابک‌سازی است و باید به انحلال سازمان‌هایی که دارای ساختار‌های موازی در ستاد هستند، فکر کرد. طبیعی است که متولیان هر بخش به دلیل تعارض منافع، به این تغییرات تن نخواهند داد، اما آن‌ها نیز باید با نگاهی ملی، تعصبات دستگاهی را کنار بگذارند.
اما چرا معاونت ابتدایی بهترین گزینه برای برعهده گرفتن مأموریت‌های نهضت سواد‌آموزی است:
۱) در حال حاضر آموزش و پرورش خود را مکلف می‌داند که به جهت ارائه آموزش ابتدایی به کودکان لازم‌التعلیم در تمامی مناطقی که ولو یک دانش‌آموز حضور داشته‌باشد، معلمی را مأمور کند. بر همین اساس در برخی از استان‌های مدارسی زیر ۱۰ نفر و حتی مدارسی یکنفره وجود دارد که معلم دارند. اکنون می‌توان از همین ظرفیت برای آموزش بزرگسالان هم استفاده کرد و با پرداخت اضافه‌کاری و حق‌الزحمه بیشتر به معلم مأمور شده وظیفه آموزش بزرگسالان بی‌سواد را برعهده آنان گذاشت و از به‌کارگیری دو نیروی انسانی (آموزشیار نهضت در کنار معلم رسمی) جلوگیری کرد.
۲) بازماندگی و ترک تحصیل اصلی‌ترین مبادی افزایش جمعیت بی‌سوادی است، اما آموزش و پرورش کمتر خود را مکلف به جذب این گروه‌ها می‌داند و در برخی ادوار معاونین وزارتخانه مدعی بودند که تنها مکلف به ارائه آموزش هستند، نه جذب به آموزش. اکنون با واگذاری این مأموریت به معاونت ابتدایی، وزارتخانه در خصوص جذب بازماندگان و تارکان از تحصیل احساس مسئولیت ساختاری خواهد کرد و نهضت سوادآموزی در بافت وزارت آموزش و پرورش قرار می‌گیرد.
مجموع این دلایل گواه آن بود که این درخت بی‌حاصل را باید هر چه سریع‌تر تعیین‌تکلیف کرد. به قول هوشنگ ابتهاج نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست/ اگر نه بر درخت‌تر کسی تبر نمی‌زند


برچسب ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 5 =

مطالب مرتبط
مطالب پیشنهادی
ایتا سروش بله تلگرام اینستاگرام
درباره ما

ایستار در لغت نامه ها ایستار را معانی بسیار است.اما آنچه که ما را وا داشت تا نام ایستار را برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی بر گزینیم توجه به دو معنا بود اول نوع نگرش و طرز فکر و دوم ثبات قدم و استوار بودن. مجموعه ایستار ماحصل اجماعِ فکری گروهی از جوانان انقلابی است که در سالهای متمادی فعالیت خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به باوری در چهار چوب ایستار رسیده اند. ایستار برای ما ایستادگی خردمندانه برای تحقق اصول است، اصولی که منبعث از وحی و عقل است . سعی ما بر این است که در دامگه حوادث با تکیه بر دین و دانش به خردمندانه ترین مسیر ممکن قدم بگذاریم

تمامی حقوق سایت برای تارنمای خبری ایستار محفوظ می باشد.