منو

طرح موضوع عدالت در خطبه عاشورا

اکنون ملاحظه می کنید که محتوای مجالس حسینی باید چگونه باشد و ذاکران حسینی کیان باشند و مداحان چه کسانی و آیا می شود این مجالس را به هر گونه اداره کرد و به دست هر کس سپرد و دست هر کس را در این باره باز گذاشت و انتساب به رسالت امام حسین علیه السلام و تولیت عاشورا را برای همه - با هر چگونگی - مشاع دانست؟

۲۸ مرداد ۱۴۰۰

هنگامی که می نگریم در «خطبه عاشورا»، سخن از عدل می رود و از این که عدالت از میان رفته است،1 می فهمیم که ما نیز باید با دفاع از «عدالت»، فلسفه عاشورا را زنده نگاه بداریم و با قیام برای اجرای عدالت، از عاشورا دم بزنیم و خود را وارث عاشورا بدانیم.

هنگامی که می بینیم «حبیب بن مظاهر اسدی» و «سلیمان بن صرد خزاعی»، در نامه خود به امام حسین علیه السلام از آن امام بزرگ می خواهند تا بیاید و با ظلم های اقتصادی نیز مبارزه کند و برای غلبه سرمایه داران بر جامعه اسلامی و سرنوشت جامعه، چاره ای بیندیشد،2 خوب درک می کنیم که تکلیف مسلمانان حسینی و مؤمنان عاشورایی چیست و وظیفه مردمی که خود را ادامه وجود و استمرار تعهد حبیب بن مظاهرها و سلیمان بن صردها می دانند (و باید هم چنین باشد) و ذکر و وردشان «یا لیتنا کنّا معکم» است، یعنی ای عاشوراییان! کاش ما هم با شما بودیم و در راه یاری حسین شهید می شدیم، کدام است؟

… و خوب پی می بریم که آن خون که در جام خورشید ریخته است و فجر و شفق را – سرخ فام – بر سراسر آبادی ها و زندگی ها می تاباند، تجسم کدام آرمان و تبلور کدام فریاد است. این همه و این همه، فریاد دفاع از حقیقت و عدالت است که از حلقوم خونین عاشورا، لحظه به لحظه، چونان تندرهای ستیغ لرزان، در اعماق زندگی ها و ملت ها طنین می افکند و رسالت سترگ عاشوراییان را، هر چه با عظمت تر، منعکس می سازد… .

آری، مردمی که اهمیت حیاتی و دینی و انسانی عدالت را درک نکنند، جاهلند و مردمی که عدالت خواه نباشند، مرده اند و مردمی که ظلم را منحصر در ظلم سیاسی بدانند و از ظلم اقتصادی و معیشتی و فاجعه بزرگ آن – چنان که باید – آگاه نباشند، فریب خورده اند و جامعه عاشورایی، هرگز این چنین ها نیست و نباید باشد؛ زیرا که جامعه خورشید، جامعه روز است (آگاهی و بیداری)، نه جامعه شب (جهل و فریب خوردگی).

این همه احادیث فراوان و گوناگون که از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ائمه طاهرین علیهم السلام درباره «عاشورا» و زنده نگاه داشتن آن رسیده است و آن همه ذکر ثواب و فضیلت برای احیای این مراسم و حضور در آنها و آن همه زیارت و دعا درباره عاشورا، از جمله برای احیای این آرمان خورشیدی است که یاد شد و از این جاست که همه امت اسلام مکلفند که همواره عاشورا را زنده نگاه دارند و همه اقالیم قبله موظفند که تلألؤ این حماسه خورشیدی را در طنین پرجلال آیات عدل و قسط، همیشه درخشان و پرتوافشان حفظ کنند و با این پشتوانه سترگ، از همه ذلت ها و تسلیم ها برهند و به همه خواب ها و خمودگی ها پشت کنند و به همه عزت ها و آزادی ها برسند.

مسلمانان جهان، باید بیدار شوند و پرچم خونین عاشورا را برافرازند و پیوسته حلقه های این سلسله الهی را در معبر قرون و اعصار به هم بپیوندند و آیات قرآن را با خون فرزندان قرآن تفسیر کنند و عدالت را هدف قرار دهند و لذت ها را نپذیرند. مستکبران پیشین می کوشیدند فروغ عاشورا را بپوشانند تا بتوانند با خیال آرام، به ستم و بیداد خویش ادامه دهند. امروز نیز برخی می کوشند تا گستره فروغ عاشورا را محدود سازند؛ لیکن چگونه ممکن است؟

هنگامی که «گاندی» از درون «شبه قاره» می گوید: «من مبارزه را از شهیدان عاشورا آموختم»3 و شیخ محمد محمد مدنی از دامن «اهرام» می نویسند: «ما باید از یاد ماه محرم سرمشق بگیریم» و شیخ عبدالله علایلی – یکی از قله های فرهنگ لبنان – درباره یک شب عاشورا که در «قاهره» برگزار می گردد، کتاب «سُمّو المعنی فی سمو الذات» را می نگارد و متفکر اصلاح طلبی از اعماق «لاهور» فریاد می زند:

سر ابراهیم و اسماعیل بود

یعنی آن اجمال را تفصیل بود

ما سِوَی اللّه را مسلمان بنده نیست

پیش فرعونی سرش افکنده نیست

خون او تفسیر این اسرار کرد

ملت خوابیده را بیدار کرد

رمز قرآن از حسین آموختیم

زآتش او شعله ها اندوختیم

تار ما از زخمه اش لرزان هنوز

تازه از تکبیر او ایمان هنوز

آری، جوانان غیور مسلمان، در هر جای جهان و از هر دو مذهب اسلامی، سنی و شیعه، خون خود را به حماسه حسینی پیوند زنند و در مشرق عاشورا بایستند و با تلاوت آیات فلق، در الهام خونین نگاره شفق، درفش صلابت مقاومت اعصار را برافرازند و در جولانگاه شرف و آزادگی حضور داشته باشند و با غرق گشتن در زمزمه قرآن و نماز شب عاشورا و مدد جستن از مردانگی و شجاعت روز عاشورا، همواره، فرزندان حسین باشند و عاشورا؛ نه ابزار دست یزید و ابن زیاد؛ حسینی باشند و آزاده؛ نه یزیدی و برده.

عاشورا، منطق حیات و عدل

عاشورا، باید به نام منطق حیات و عدل، معلم ایمان و حماسه، کلاس آزادگی و شرف، مدرسه اعتقاد و جهاد و آموزش گر نماز و قرآن و رمز سلوک روحی صحیح و عرفان الهی مثبت، همیشه و همیشه، تا ظهور نیّر اعظم و وارث کبیر عاشورا و برهم زننده همه ظلم ها و ستم ها، زنده باشد و در سراسر کشورهای اسلامی، حضور سازنده خویش را حفظ کند و یک میلیارد مسلمان را در خط دفاع از کرامت بزرگ انسان و رسالت سترگ قرآن متحد سازد.

اکنون ملاحظه می کنید که محتوای مجالس حسینی باید چگونه باشد و ذاکران حسینی کیان باشند و مداحان چه کسانی و آیا می شود این مجالس را به هر گونه اداره کرد و به دست هر کس سپرد و دست هر کس را در این باره باز گذاشت و انتساب به رسالت امام حسین علیه السلام و تولیت عاشورا را برای همه – با هر چگونگی – مشاع دانست؟

مهدی علیه السلام و عاشورا

در این مقام – به یقین – یادآوری این نکته مهم نیز لازم است که صاحب اصلی، در این همه رنج و بلا و مصیبت و شهادت و اسارت (از آن چه بر سر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آمد؛ در عصر جاهلیت عربی تا آن چه بر سر اوصیای پیامبر و خاندان او آمد؛ در عصر طاغوتیت اموی و عباسی) و وارث بزرگ آن همه عظمت و ایثار و حضور و اقدام و حماسه و افتخار و هدایت و تعلیم و تزکیه و ارشاد و رشادت و تعهد و رسالت و بیداری و شهامت و فداکاری در راه اعتلای کلمه حق و اعلام منشور عدل، برای نجات انسانیت و سعادت انسان و احیای آرمان قرآن؛ آری، وارث این همه، حضرت ولی عصر، حجت بن الحسن المهدی علیه السلام است و چون چنین است، بسیار ضرورت دارد که در این مجالس، همواره توجه ها معطوف به ساحت پاک آن شریک قرآن و رکن ایمان و حجت زمان و اسوه انسان و راز قبله و سِرّ غدیر و خون خواه عاشورا باشد و نهایت مرتبه ادب رعایت گردد و رضای خاطر ایشان – که مقدمه رضای خدای متعال است – منظور باشد و طلب شود.

روشن است که یکی از عوامل عمده کسب رضای آن امام، غنی بودن محتوای این مجلس ها و منبرهاست؛ از حیث تبیین اهداف الهی دین و آگاه سازی مردم از حقایق معارف و تعالیم صدیقین، در جهت دعوت به نشر ایمان و اقامه عدل و اجرای قسط، به منظور جامعه «توحید و عدل» و زمینه سازی برای احیای دین خدا و آمادگی برای ظهور کلی آن نجات دهنده نهایی انسان و زنده کننده راستین قرآن و برپا دارنده «عدل فراگیر» در جهان.

در این جا خوب است به این موضوع هم اشاره ای بکنیم که یکی از راه های مهم غنی ساختن محتوای مجالس یاد شده از نظر تربیت و سازندگی، این است که (به جز خطبه های عاشورا و سخنان امام حسین علیه السلام در مسیر کربلا)، مضامین آموزشی و سازنده زیارت ها و دعاهای زیارت را، پس از درک عمیق مفاهیم و مقاصد آنها، به صورتی درست و با بیانی مناسب، به مردم بیاموزند. این دو منبع یاد شده، از مهم ترین منابع شناخت و آگاهی و معرفت و سلوک و تربیت و حماسه و اقدام است که همواره مغفول مانده است و بهره ای که باید از آنها گرفته شود، گرفته نشده است.


برچسب ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − 15 =

مطالب مرتبط
ایتا سروش بله تلگرام اینستاگرام
درباره ما

ایستار در لغت نامه ها ایستار را معانی بسیار است.اما آنچه که ما را وا داشت تا نام ایستار را برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی بر گزینیم توجه به دو معنا بود اول نوع نگرش و طرز فکر و دوم ثبات قدم و استوار بودن. مجموعه ایستار ماحصل اجماعِ فکری گروهی از جوانان انقلابی است که در سالهای متمادی فعالیت خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به باوری در چهار چوب ایستار رسیده اند. ایستار برای ما ایستادگی خردمندانه برای تحقق اصول است، اصولی که منبعث از وحی و عقل است . سعی ما بر این است که در دامگه حوادث با تکیه بر دین و دانش به خردمندانه ترین مسیر ممکن قدم بگذاریم

تمامی حقوق سایت برای تارنمای خبری ایستار محفوظ می باشد.