منو

درام تراژیک حسین

۱۱ آبان ۱۴۰۳

تارنمای خبری ایستار// ماجرای نزدیک به دوسال حضور حسین پورمحمدی در باشگاه صنعت مس بیشتر به فیلم های تراژدیک شبیه است تا مدیریت یک باشگاه. شاید حضور چندین ساله او در عرصه سینما سبب ساز آن شد که ژانر دوسال حضورش در باشگاه مس در قالب یک درام تراژیک به تصویر کشیده شود.

پورمحمدی زمانی سکاندار باشگاه صنعت مس رفسنجان شد که کمتر کسی فکر می کرد حضور او در این مجموعه داستانی را رقم خواهد زد که مملکتی را خواهد لرزاند.

حسین میراث دار سازمانی شده بود که ویرانه نبود، بلکه منهدم بود. جدای از بدهی کمرشکن که بعدها بدل به بزرگترین پرونده فساد ورزشی تاریخ شد،او سازمانی را در اختیار داشت که بدون ضابطه و بی منطق رشد کرده بود،به ظاهر خیلی چیزها داشت اما در واقع صاحب چیزی نبود.

جدای از باشگاه ، حسین با تیم مدیریتی سه مدیرعامل شرکت مس نیز مواجهه داشت.مدیرانی که هر کدام سازی می‌زدند و راهی می رفتند، و حتی بیراهه! ماجراهای کشاکش او و محرم احمدیان که نهایتاً با پیروزی پورمحمدی به پایان رسید تنها بخشی از مکابره های این دوسال بود. این در حالی بود که پورمحمدی در این میدان به جز حمایت های معدود نه اینکه تنها، بلکه لشکر خصمی در مقابل داشت.

نماینده سابق و دارو دسته اش هر آنچه که توانستند کردند تا حسین زمین بخورد، زمین که نخورد بلند هم شد، خط رسانه ای منحط نیز هر آنچه از راست و دروغ داشت،شبانه روز بهم بافت تا نابودش کند، نابود که نشد هیچ، پایدارتر شد و در این میان با همه مصائب ایستاد تا باشگاه صنعت مس رفسنجان باقی بماند.

همه با حسین می جنگیدند و او برای باشگاه، در حالی که مدعی اصلی فساد در باشگاه بود حتی یکبار حاضر به مصاحبه و گفتگوی علنی و خصوصی در این خصوص نشد که موقعیت باشگاه به خطر نیفتد.

ما و بسیاری دیگر می دانیم که اگر در دوره مدیریت علی رستمی و با برملا شدن فساد عظیم در باشگاه صنعت مس رفسنجان ، پورمحمدی سکاندار این باشگاه نبود،امروز جایی به اسم باشگاه صنعت مس رفسنجان وجود خارجی نداشت. و اگر ایستادگی حسین در این دوسال نبود شاید امروز تیم فوتبال مس رفسنجان یک تیم دسته سومی بود که بسیاری در انتظار جریمه سنگین فدراسیون و فیفا و سقوط تیم به دو دسته پایین تر بواسطه فساد و تبانی در صعود به لیگ برتر بودند. و اگر حسین نبود شاید هرگز مربی فراموش شده ای چون محرم نویدکیا امکان این را پیدا نمی کرد که بر صندلی سرمربی گری تیمی در فینال جام حذفی کشور بنشیند.

هر چه که بود و هرچه که شد،ماحصل دو سال مدیریت پورمحمدی بر مس رفسنجان، قامت گرفتن باشگاهی بود که می رفت در زیر آوار فساد و خیانت دفن شود.

حسین پورمحمدی جنگید تا لحظه آخر، درمیدان مغلوب نشد اما تیر خدعه کارش را به پایان رساند،که این خود آغازی جدید برای او خواهد بود.

آیندگان خواهند دید که حسین بدون باشگاه و باشگاه بدون حسین چه سرنوشتی در پیش رو خواهند داشت.

 


برچسب ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × چهار =

مطالب مرتبط
ایتا سروش بله تلگرام اینستاگرام
درباره ما

ایستار در لغت نامه ها ایستار را معانی بسیار است.اما آنچه که ما را وا داشت تا نام ایستار را برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی بر گزینیم توجه به دو معنا بود اول نوع نگرش و طرز فکر و دوم ثبات قدم و استوار بودن. مجموعه ایستار ماحصل اجماعِ فکری گروهی از جوانان انقلابی است که در سالهای متمادی فعالیت خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به باوری در چهار چوب ایستار رسیده اند. ایستار برای ما ایستادگی خردمندانه برای تحقق اصول است، اصولی که منبعث از وحی و عقل است . سعی ما بر این است که در دامگه حوادث با تکیه بر دین و دانش به خردمندانه ترین مسیر ممکن قدم بگذاریم

تمامی حقوق سایت برای تارنمای خبری ایستار محفوظ می باشد.