منو

کهنوجی روسیاهی زغال را فریاد زد

گزارش ایستار از 21 ماه شایعه پراکنی علیه شهردار رفسنجان

۰۲ تیر ۱۴۰۲

تارنمای خبری ایستار//17 مهر 1400، مهندس مجید کهنوجی که با رای شورای ششم به عنوان شهردار جهان شهر پسته و مس انتخاب شده بود کار خود را آغاز کرد تا نخستین جوانی باشد که بر صندلی طبقه دوم ساختمان تختی تکیه می زند.

انتخاب کهنوجی اما به منزله یک شوک برای جریان های سیاسی مختلف بود که حضور او را، منافی منافع خود می دیدند و از همان ابتدا در برابر این انتخاب موضع گیری هایی که رنگ و بوی خصومت داشت آغاز کردند. . به مردم و رای مردم و انتخاب مردم تهمت زدند و گفتند مهندسی شده بود. گفتند فلان نماینده مجلس او را شهردار کرده است. گفتند اعضای شورا کهنوجی را از قبل مشخص کرده بود تا شهردارش کنند. گفتند و گفتند و گفتند. اما نگفتند که کهنوجی وقتی به عنوان یکی از چند نامزد کسوت شهرداری، برنامه های خود را به شورای شهر ارائه داد، اعضای شورای شهر نتوانستند تردیدی به خود راه دهند، زیرا برنامه های او چنان بود که اعضا را قانع کرد ، این همان شهردار جوان و بومی است که می تواند شهر را متحول کند. حتی نگفتند وقتی که صحبت های کهنوجی تمام شد یکی از اعضای شورا که از قضا آنچنان نزدیکی نیز به وی نداشت برخواست و گفت : آقای مهندس، با این برنامه ها نشان دادید که جایگاه تان بالاتر از شهرداری رفسنجان است.

کهنوجی اما کار خود را شروع کرد، بدون آنکه بخواهد به این خصومت ها پاسخی دهد. اما خصومت ها که آغاز شده بود با رنگ و لعاب های مختلف و شدت بیشتر ادامه یافت. آنان در کمین نشسته و منتظر بودند تا چونان مگسی چیزی را ببیند و نه من باب درخواست از شهرداری برای حل آن، بلکه از باب تخریب و زمین زدن شهردار، روی آن مانور دهند. از این رو در حالی که مطالبات مردمی از مدیریت شهری منتشره در رسانه ها به نسبت دوره های گذشته بسیار کم بود، در برخی از رسانه ها، نقد خود را به نام مطالبه مردمی منتشر می کردند. تا بگویند ما زبان مردمیم.

قضیه بتن دکل موزه ریاست جمهوری را که به خاطر دارید که در ابتدای کار کهنوجی، چگونه آن را پتک کردند تا بر سرش بزنند. آنان که هیچ روده راستی در شکمشان نبود چگونه از مردم و منافع مردم دم زدند تا کهنوجی را به زیر بکشند. حتی نماینده مجلس هم کار و زندگی اش را تعطیل کرد و در رسانه ای که با پول مرحمتی یکی از شرکت های بزرگ صنعتی راه اندازی کرده بود، آنچنان بر علیه کهنوجی تاخت که گفتند ضربه را زدیم و به زودی نتیجه اش را می بینیم.

در ادامه اما این دادگاه و رای قاضی بود که مشخص کرد کار کهنوجی در تخریب بتن دکل، قانونی ترین کار بود. زیرا آنان که معتقد بودند کهنوجی بیت المال را هدر داده تا حرف خود را به کرسی بنشانند دست به شکایت بردند. وکیل ها گرفتند. خرج ها کردند تا شهردار تازه کار را رسوا کنند. اما نتیجه هر دو دادگاه بدوی و تجدید نظر یک کلمه بود، شهردار رفسنجان کار قانونی انجام داد. البته مشخص نشد اداره مخابرات که اقدام به هدر دادن بیت المال کرده ، چگونه باید پاسخگو باشد.

پروژه خیابان قدس را سر دست گرفتند که پس از 25 سال بلاتکلیفی کهنوجی به آن ورود کرد و شهر را از بن بست خارج کرد، اما آنان با تمام قدرت وارد شدند تا با ذکر حمایت دروغین از مظلوم، نمدی برای اهداف خصمانه خود ببافند.

از اقدام صبح گاهی شهرداری فیلم گرفتند و برای رسانه های معاند آن طرف آب فرستادند، تا مسئله از شهر خارج شود بلکه با امنیتی شدن آن، ضربه ای به کهنوجی زده شود و بگویند ما با کسی که خانه مردم را خراب کرده هیچ سازشی نداریم و ترمز کهنوجی کشیده شود، تا ما دلمان خنک شود و در سایه ساری بنشینیم و از کرده خود لذت ببریم. اما به زودی همه متوجه شدند که کهنوجی هیچ اقدام غیرقانونی و ناصوابی نکرده بود و این مردم بودند که خیر اقدامات شهردار جوان در زندگی شهری آنها نمود داشت.

قانون حتی آنان که ناجوانمردانه فیلم ساخته بودند را متهم و روانه بازداشت کرد تا دیگر با بچه بازی خود برای نظام هزینه تراشی نکنند.

پشت پرده همه این خصومت ها یک چیز بود. کهنوجی چون به خیالشان نامزد انتخابات مجلس یازدهم بود پس احتمالا آمده تا شهرداری را سکوی کرسی نمایندگی خود کند و اگر او بیاید ما غلامان حلقه به گوش دروغین منافع مردم که همه جا صحبت از راستی و صداقت ما با آنهاست، نمی توانیم در انتخابات عرض اندام کنیم.

اگر او بیاید ما که در امر کاندیداتوری نمایندگی سابقه داریم و جلال و شکوه را به رفسنجان آورده ایم، دیگر محلی از اعراب نخواهیم داشت. اگر او بیاید رفسنجان آباد می شود و اگر آباد بشود، آینده ما ملابنویس ها خراب می شود. ما می توانیم با نماینده ای که ردا و شناسنامه اصلاحات دارد کنار بیاییم، اما نمی توانیم هم مسجدی خود را ببینیم که محبوب شده است.

پس باید به دروغ او را نامزد انتخابات مجلس معرفی کنیم. باید این را به مردم بگوییم که آهای اهالی خونگرم و ولایت مدار رفسنجان ، فریب کارهای کهنوجی را نخورید، او دلش برای شما و شهر شما نمی سوزد. او سودای مجلس به سر دارد. آهای مردم بدانید و آگاه باشید که جشن های باشکوه شهرداری برای انتخابات است. بدانید که «روی خوش آرامش» شهرداری «روی خوش مجلس» حاج مجید است. بدانید که بازسازی میدان های مخروبه شهر برای انتخابات و رای جمع کردن است. بدانید محله گردی شهردار و تخصیص بودجه به محلاتی که ده ها سال پای هیچ شهرداری به آن باز نشده بود، جمع کردن رای از حاشیه شهر است. بدانید باشگاه ورزشی اش برای به دست آوردن رای ورزشکاران است. بدانید که مبارزه با فساد او حقه انتخاباتی است. بدانید که کارهای فرهنگی و هنری بی نظیر او، به دست آوردن دل هنرمندان و فرهنگیان برای انتخابات است. بدانید جابه جایی مهمانشهر هدف سیاسی حاج مجید است. بدانید رکوردشکنی تولید و اجرای آسفالت کاملا تبلیغاتی است. بدانید پروژه درآمدپایدار شهرداری چیزی جز لفاظی و خرید چند دستگاه دست دوم معیوب از رده خارج نیست. بدانید که ده ها رکوردی که کهنوجی به جای گذاشته و در تاریخ رفسنجان بی نظیر است، ارزشی ندارد چون شما مردم اهمیتی ندارید. آقا مجید دلش برای خودش می سوزد. آقا مجید بودجه شهرداری را 4 برابر کرد تا بتواند از بیت المال برای تبلیغ خودش استفاده کند.

از این رو بود که دستگاه تبلیغاتی رسانه های قلم به مزد، شبانه روز مشغول ترویج این هدف شد. ابتدا گفتند آقای شهردار چرا فقط کار فرهنگی می کنید، مگر شهرداری هیات امام حسین(ع) یا سازمان تبلیغات است. چرا کارهای عمرانی را تعطیل کرده ای. بعد گفتند آقای شهردار کارهای عمرانی تو چیز خاصی نیست همه آنها کارهای نیمه تمام شهردار مستعفی بود که به نام خودت زده ای. بعد وقتی حجم آنها افزایش یافت ادامه دادند، آهای! آقای شهردار چه خبر است؟ چرا با این کارهای عمرانی ات تمام شهر را به هم ریختی، مردم چه گناهی دارند که باید در تب کارهای تبلیغاتی تو ساعت ها پشت ترافیک بمانند، زودتر بجنب و بساط تبلیغاتت را تمام کن و مردم را راحت کن.

بعد وقتی دیدند که عجب؛ کهنوجی چه کسی است که می تواند در 27 روز 6 پل بسازد. در 60 روز خیابان انقلابی که 4 سال شورای پنجم شعارش را داد و نتوانست انجام دهد را به پایان برساند، ده ها میدان را در عرض چند روز نوسازی کند، در هر ماه 70 هزار مترمربع خیابان را آسفالت کند، هر ماه یک بوستان و پارک بسازد، بازی دیگری را شروع کردند و آن این که وامصیبتا! آهای نهادهای نظارتی کجا نشسته اید که ببینید شهردار رفسنجان برای تبلیغات انتخاباتی خودش چقدر سریع پروژه های عمرانی اش را تمام می کند، مگر می شود این حجم از کار در این مدت کوتاه! واضح است که همه اینها تبلیغات است چون باید زودتر جمع شوند تا به خرداد 1402 برسد که آقا فیلشان یاد پارلمانستان دارد. و وقتی اینقدر سرعت باشد مشخص است که کیفیت کار پایین می آید و این یعنی هدر رفت بیت المال.

روی دیگر ماجرا شفاف سازی بود. با این که از همان روزهای نخست، شهرداری رفسنجان کمیته شفافیت را راه اندازی و اولین مرکز شهرستانی بود که سامانه شفافیت را رونمایی کرد اما ملانویسانی که نمی خواستند آن را ببیند، مکررا از شهردار جوان مطالبه شفافیت داشتند. می گفتند آقای شهردار بودجه شهرداری را که چندبرابر کردی کجا خرج شده است؟ چرا با مردم صادق نیستی؟ بگو چرا آنها را برای تبلیغاتت کنارگذاشته ای؟ اما وقتی دیدند که کهنوجی جدای از فضای مجازی، گزارش عملکرد یک ساله خود را به طور کامل چاپ کرده تا همه مردم ببیند پولشان کجا هزینه شده است، داد زدند که مردم شریف رفسنجان حالا باورتان شد که آقای شهردار قصد مجلس دارد؟ اگر چنین قصدی نداشت چرا گزارش عملکرد خود را چاپ کرده و میلیون ها تومان پول شما مردم را خرج چاپ عملکرد نموده است؟

همه این ها بود. اما نقطه اوج ناجوانمردی ها، سیل 25 مرداد 1401 بود. در حالی که رفسنجان به مانند بسیاری از شهرهای دیگر، گرفتار مهمان ناخوانده تابستانی و سیل با دوره بازگشت ۸۰ ساله شده بود، آن فرقه هایی که همواره نشان داده بودند که با مردم روراست نیستند و با منفعت طلبان سر همراهی و یک کاسه شدن دارند، آن را بهترین فرصت برای زمین گیر کردن کهنوجی و زدن مهر پایان بر زندگی سیاسی او دانستند.

چه فرصتی از این بهتر، با خود گفتند تا کنون مردم را از نیت شوم کهنوجی برای انتخابات آگاه کردیم و حالا دیگر وقت آن رسیده تا او را برای همیشه به گوشه عزلت بفرستیم. از این رو به دستور غلامان خود، کار تخریب شروع شد. دروغ پردازی کردند که کهنوجی سیل را وارد شهر کرده است.

در حالی که تنها چند روز بود که کلنگ احداث لاین دوم بلوار جمهوری و پرستار زده شده بود و هیچ عملیات ساخت و سازی در بستر رودخانه رخ نداده بود، فیلمی بی ربط گرفتند و گفتند ببینید که رودخانه آب ندارد و تعرض کهنوجی به رودخانه چگونه باعث ورود سیل به خانه های مردم شد.

وقتی دیدند که این دروغ برای مردم باور پذیر نیست و نمیتوانند کهنوجی را چون فرماندار اسبق از میدان به در کنند، فیلمی از پل مسدود شده توسط شرکت نفت را منتشر کردند که مردم ببینید شاهکار حاج مجید را، ببینید که ما مستند حرف می زنیم و مستند دروغ می گوییم. ببینید که جناب شهردار برای این که در برنامه انتخاباتی اش خللی رخ ندهد، تا بتواند رودخانه شور را تصرف کند و مردم فریب رفع ترافیک را بخورند و به او رای بدهند، ورودی آب رودخانه را مسدود کرده است، ببینید که چگونه او برای کرسی مجلس حاضر شده خانه های شما را آب ببرد اما رودخانه اش را آب نبرد.

سیل آنقدر برای بچه غلامان عرصه سیاست فرصت بکری بود که حتی آنان که همواره خود شخصا به این مسائل ورود نمی کردند تا ردی به جا نگذارند، شخصا وارد صحنه شدند. اما نه برای کمک به مردم و نه برای آنکه دوشادوش جهادگران و طلاب و بسیجیان و پاسداران از جان گذشته به مدد مردم بروند، بلکه برای آنکه تسویه حساب کنند و با سرقت و انتشار اسناد دولتی بی ربط، مقصر بودن کهنوجی را فریاد بزنند. تا موتور او را خاموش کنند. تا چهره او را برای انتخابات زخمی کنند.

فضای شایعه در شهر آنقدر پر شده بود و آنقدر تکرار کردند که بسیاری از مردم دردکشیده و مصیبت دیده از سیل، واقعا کهنوجی را مقصر دانستند. اما کهنوجی مثل همیشه هیچ نگفت. او نیامده بود تا چیزی بگوید او آمده بود تا کاری بکند. او عقب ننشست. او همه گلایه ها و ناملایمت های شهروندان را روی چشمش قرار داد. او که می دانست این شایعات از کجا آب می خورد، هیچ نگفت. ماند و شهر را ساخت. ماند و تمام گره هایی که در 50 سال اخیر ایجاد شده بود را باز کرد و یکی یکی و به سرعت از میان برد.

 

مخالفین شهردار جوان، وقتی دیدند که سیل هم نتوانست کهنوجی را با خود ببرد و برای مردم مشخص شده که عامل ورود سیل به شهر ،ترک فعل های آب منطقه ای بوده و اتفاقا شهردار در این قضیه مدعی است و در درخواستی به دادستان رفسنجان تقاضای تشکیل کمیته حقیقت یاب کرده، دستشان از چاره کوتاه شد .
بعد از این بود که سنگ مفتی دیگر را پرتاب کردند. هنوز آثار سیل در شهر نمایان بود. هنوز زحمتکشان شهرداری مشغول پاکسازی گل و لای بودند، که کهنوجی با توکل به خدا برنامه های توسعه شهر را آغاز کرد. اما فرقه گرایان که نمی توانستند سرپا شدن کهنوجی را ببیند، مجدد به مسئله ساخت و ساز بدون مجوز شهرداری در حریم رودخانه شور ورود کردند.

آنها با همراهی مدیران آب منطقه ای که خود مجوز ساخت و ساز را داده بودند و خود بر آن نظارت مستقیم داشتند و خود برای شهرداری، مشاور با مبالغ بسیار هنگفت انتخاب کرده بودند، از اقدام کهنوجی مبنی بر شکایت از آب منطقه ای به دلیل نقش آنها در ورود سیلاب به رفسنجان، حسابی دلگیر و عصبانی بودند -زیرا خود به خوبی می دانستند که رای دادگاه چه خواهد بود و چه خسارت سنگینی را باید به شهرداری بپردازند- وارد بازی آن جماعت شدند و با مصاحبه های مکرر تمامی مجوزهای صادره خود را تکذیب کردند. و فرقه گرایان نیز با رنگ و لعاب های گسترده آن را منتشر کردند تا به باور خودشان سیاست انتخاباتی کهنوجی را به شکست بکشانند. اما آن نیز به جایی نرسید و کهنوجی که می دانست این بازی ها نه برای پاسداشت قانون و حمایت از مردم، بلکه برای تسویه حساب است، خود با تکیه بر قانون کار را پیش برد و در مدت زمان بسیار کوتاهی این پروژه سنگین را با پایان رساند.

اما ماجرا همچنان ادامه داشت. فرقه گرایان، نامزدی کهنوجی در انتخابات را آنقدر تکرار کرده بودند که دیگر خود نیز آن را اصل مسلم دانستند. وقتی که دیدند موتور کهنوجی را نمی توانند خاموش کنند و وقتی دیدند که او با این فرمان حتما رای مردم را خواهد داشت. سیاست خود را تغییر دادند. تا تهدید را تبدیل به فرصت کنند. از این رو تمام برنامه های تبلیغاتی و انتخاباتی خود را بر اساس تخریب کهنوجی که در انتخابات مجلس دوازدهم قطعا رقیب آنها خواهد بود، طراحی کردند. آنان که چیزی برای ارائه خود نداشتند، لاجرم باید با تخریب رقیب چند دانه رای جمع کنند تا جسم در احتضار سیاسی‌شان چند روز بیشتر نفس بکشد.

در کنار این اما، آنها روز به روز بیشتر به این نتیجه رسیدند که حتی با تخریب هم نمی توانند به زعم خود جلوی رای آوری کهنوجی را بگیرند. زیرا خود به خوبی می دیدند که افکار عمومی تا چه اندازه کهنوجی را می ستاید. از این رو پس از انتصاب معاون سیاسی جدید فرماندار، سیاستی دیگر را اتخاذ کردند و آن پیش بردن پروژه القای مهندسی انتخابات بود. آنها گفتند معاون جدید که مسئول ستاد انتخابات رفسنجان است از دوستان شهردار جوان است. و او آمده تا به نفع کهنوجی در انتخابات اقدام کند.

حتی آن شخصی که روزگاری پیشنهاد داده بود که باید دوره های مجید شناسی در رفسنجان برگزار شود، نتوانست تشویش خود را از مجید زمانه اش پنهان کند ناجوانمردانه در صحبت ها و مصاحبه های مختلف ،حتی در صحن علنی مجلس این را فریاد زد. فرقه گرایان نیز اما روز به روز بر مهندسی انتخابات تاکید بیشتری داشتند. آنها که خود در روزگاری نه چندان دور با شعار ولایتمداری، جا پای فتنه گران سبز گذاشته بودند و ادعای تقلب در انتخابات رفسنجان را جار زده بودند،، بی محابا پروژه مهندسی انتخابات را پیش می بردند. البته چاره ای هم نداشتند. آنها باید از همین الان بهانه ای برای شکست خود در انتخابات دوازدهم و بهانه ای برای حمله به کهنوجی فراهم می کردند و چه بهتر از این که بگوییم کهنوجی در انتخاباتی مهندسی شده رای آورد. آنها با این اقدام نشان دادند تا چه اندازه کوته فکرند. خود به شایعه خود ایمان پیدا کرده بودند. و حتی برایشان مسلم بود که کهنوجی قطعا رای می آورد. پس با طرح مهندسی انتخابات نباید اجازه دهیم که کهنوجی از راه نرسیده بیاید و تمام بازی های سیاسی ما را به هم بریزد.

استوری اینستاگرام صفحه شخصی مجید کهنوجی در 12 خرداد 1401، تمام برنامه های آن جماعت دروغگو را به هم ریخت. تمام تهمت های آن جماعت را برملا کرد. تمام ناراستی آن ها را نقش بر زمین کرد. و بعبارتی کهنوجی روسیاهی زغال را فریاد زد.

کهنوجی نیامده بود که برود. آمده بود تا با عملکرد خود دروغ های جماعتی ورشکسته را نشان دهد. آمده بود تا به مردم بگوید در حالی که برخی حتی برای رسیدن به یک پست دم دستی له له می زنند و بارها در انتخابات ها شکست خورده و آرزوی نمایندگی و فرمانداری و شهرداری و ریاست شورا و امثالهم بدجور بر دلشان مانده، چگونه تهمت می زنند که بیت المال را هزینه انتخابات خود کرده است و صندلی شهرداری را پله کرسی سبز بهارستان نموده است.

کهنوجی با پیامش نشان داد که باید هر حرفی را به موقع زد و هر پاسخی را به موقع داد. کهنوجی اگر می خواست مکررا به شایعات انتخاباتی پاسخ دهد باید تمام هم و غمش را و تمام زمان و انرژی اش را در یک سال و نه ماه گذشته صرف پاسخ به لاطائلات مشتی یاوه گو و فریب کار جاه طلب می کرد.

از همان نخستین نشست خبری کهنوجی در سال 1400 که یک رسانه چی از شهردار پرسید که آیا شما وارد انتخابات خواهید شد؟ و این سوال ترجیع بند تمام نشست ها و گفت و گوها بود، کهنوجی پاسخ داد که با نظر شورا آمده ام و و با نظر شورا خواهم رفت. اما آنها که شایعه خود ساخته خود را بیشتر از سخن شهردار باور داشتند، جمله شهردار را فرار از پاسخگویی قلمداد می کردند. اما مجید کهنوجی در اینستاگرام خود همان حرف را مجددا تکرار کرد تا بگوید بر همان رای و نظری که بوده ام، هستم.

در پایان باید گفت کهنوجی در شهرداری نشان داد که می توانست نماینده قابلی برای رفسنجان باشد تا عملگرایانه و در میدان، منافع و آبروی سیاسی برباد رفته شهر در چند سال اخیر را در سطح ملی اعاده کند. اگر او در پی مجلس بود بی تردید فضای کنونی بهترین فرصت بود. اما او نشان داد که تا چه اندازه به قول و قرار خود با مردمش و شورایی که او را برگزیده متعهد است. نشان داد تا چه اندازه ولایتمداری را در عمل پاس می دارد و پست کنونی اش را پله پست دیگر نمی کند.

امید است دوازدهمین وکیل مردم رفسنجان در مجلس شواری اسلامی چون کهنوجی باشد.

 

 


برچسب ها:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

16 − 10 =

مطالب مرتبط
ایتا سروش بله تلگرام اینستاگرام
درباره ما

ایستار در لغت نامه ها ایستار را معانی بسیار است.اما آنچه که ما را وا داشت تا نام ایستار را برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی بر گزینیم توجه به دو معنا بود اول نوع نگرش و طرز فکر و دوم ثبات قدم و استوار بودن. مجموعه ایستار ماحصل اجماعِ فکری گروهی از جوانان انقلابی است که در سالهای متمادی فعالیت خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به باوری در چهار چوب ایستار رسیده اند. ایستار برای ما ایستادگی خردمندانه برای تحقق اصول است، اصولی که منبعث از وحی و عقل است . سعی ما بر این است که در دامگه حوادث با تکیه بر دین و دانش به خردمندانه ترین مسیر ممکن قدم بگذاریم

تمامی حقوق سایت برای تارنمای خبری ایستار محفوظ می باشد.