سرویس سیاسی ایستار: نمای نزدیک عنوان سلسله مصاحبه ها با شخصیت ها و تحلیل گرانی است که تارنمای خبری ایستار با نزدیک شدن به انتخابات آن را در دستور کار خود قرار داده است. میهمان چهارمین گفت و گوی نمای نزدیک محمدصادق عبداللهی روزنامه نگار و دانش پژوه فلسفه و علوم اجتماعی است. عبدالهی مدیر سایت جوان آنلاین و مدیر پژوهشی روزنامه جوان نیز می باشد که سابقه معاونت بین الملل مجمع اتحاد دانشجویان جهان اسلام را در رزومه کاری خود دارد. نقطه ثقل نظرات وی در این گفت و گو حاکم بودن منطق روزمره بر الگوی رفتار انتخاباتی شهروندان است. انتقاد از عدم توجه به جوانان، انقاد از روند تبلیغات برخی نامزدها و مشکلات فرهنگی و اجتماعی رفسنجان از محورهای مهم این گفت و گوست. مشروح مصاحبه ایستار با محمدصادق عبداللهی را در ادامه بخوانید:
به توجه به نزدیک شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی و موضوع گفت و گوی ما که در این خصوص است. به نظر می آید ضرورت داشته باشد تا ابتدا دیدگاه شما را در خصوص جایگاه آرا مردم در ساختار نظام جمهوری اسلامی و میزان اثر گذاری آن را بدانیم.
پیرامون جایگاه مردم در ساختار نظام اسلامی دو نظر کلان وجود دارد که اختلاف اساسی با یکدیگر دارند و ما قائل به هر کدام که باشیم، در نظام سازی متفاوت عمل میکنیم و طبیعتاً رأی مردم به صورت متفاوتی عمل میکند. یک نظر، نظر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(حفظه الله) است. این بزرگواران معتقدند مردم نه فقط در مقبولیتبخشی به نظام بلکه در مشروعیت نظام نیز سهیماند. رهبر انقلاب این را صریحاً فرمودهاند و میتوانید در فصل «مردمسالاری» کتاب «ولایت و حکومت» که به زحمت انتشارات صهبا چاپ شده است، مشاهده کنید. از حضرت امام(ره) نیز نشانههای بسیاری بر تأیید این نظر وجود دارد. اما نظر دیگر که از سوی علامه مصباح یزدی(حفظه الله) مطرح شده این است که مردم تنها در مقبولیت نظام اسلامی سهیم هستند و نقشی در مشروعیت ندارند. خب حالا بر اساس هر کدام از این نظریات، نظام سازی کنیم چیز متفاوتی از کار در میآید و به نظر من تأکید رهبر انقلاب بر اینکه جمهوری اسلامی بدون مردم هیچ است نشان دهنده اهمیت نقش مردم در نظام اسلامی است. حالا خب فلسفه سیاسی غالب بر اندیشمندان و متفکرین ما به خاطر فعالیت موسسه امام خمینی که تحت نظر علامه مصباح مدیریت میشود، همان نظر دوم است. درباره میزان تأثیرگذاری هم که اشاره کردید، اول باید بحث کنیم که مشارکت مردم در نظام اسلامی چگونه است و چگونه باید باشد. بعد از پاسخ به این سوال است که میتوانیم جایگاه آراء مردم را بسنجیم. من فکر میکنم وقتی از حضور و نقش مردم میگوییم، قطع یقین این حضور به شرکت در انتخابات یا راهپیماییها محصور نیست؛ بله حضور مردم و رأی مردم بسیار تا بسیار مهم است و به نظام مشروعیت و مقبولیت میبخشد، اما به نظرم مشارکت اصلی مردم و تأثیر گذاری آنها وقتی است که بتوانند به صورت کاملاً مردمی از طریق سمنها، شرکتهای دانشبنیان، سندیکاها و احزاب در عرصههای مختلف نقش آفرینی کنند؛ وگرنه اینکه صرفاً لیستی یا شخصی از سمت رهبران یک شبهحزبها منتشر شود و مردم بروند، رأی بدهند خب خیلی خیلی مشارکت حداقلی است. در همین مشارکت حداقلی هم مردم وقتی به صورت حداکثری تأثیر گذار هستند که بتوانند بابت رأیای که دادهاند مطالبهگری کنند و نه در پایان چهار سال بلکه هر ماه و هر سال ببینند وضعیت مطالباتشان چه شد و به کجا رسید؛ خب برای این هم سازوکاری نداریم. در واقع باید گفت مسئولان سازوکارش را آماده نکردهاند؛ اینکه آقای نماینده هر چند وقتی یکبار در نماز جمعه پیدایش میشود و از تریبونی یک طرفه گزارش عملکرد میدهد چه فایدهای دارد؟
تحلیل شما از انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی در حوزه میزان و کیفیت مشارکت و نتیجه احتمالی چیست؟
باید مشخص کنیم اصولا مردم با چه منطقی پای صندوق رای میآیند. خب همه قبول دارند که بخشی از افراد در ایران جناحی و با تعصبات سیاسی در انتخابات شرکت میکنند، ما با این دسته فعلاً کار نداریم چون آنها که اصولگرا هستند حتماً و آنها که اصلاحطلب هستند در نهایت به تبعیت از رهبران شبهحزب عمل خواهند کرد. اما اکثریت مردم، خود را خارج از این دو طیف تعریف میکنند. مردم ناظر به وضعیت «زندگی روزمره» خود تصمیم میگیرند و میآیند تا وضعیت موجود را تثبیت یا تغییر دهند. خب اکنون وضعیت «زندگی روزمره» مردم در ابعاد مختلف جالب نیست و تقریباً قاطبه مردم خواهان تغییر هستند. حالا باید ببینیم مردم در انتخابات نشانی بر تغییر میبینند یا نه فکر میکنند چه رأی بدهند و چه ندهند تغییری حاصل نخواهد شد و تنها آدمها و بلکه شعارها قرار است تغییر کنند! این خیلی به برنامه کاندیداها و نحوه تبلیغات و ارتباطشان با مردم برمیگردد. نباید اشتباه کرد و فکر کنیم مردم با صندوق رأی قهر کردهاند، من معتقدم اگر توانایی ایجاد تغییر در کاندیدای نمود پیدا کند، قطعاً مردم برای نوشتن نامش بر تعرفههای رأی پای صندوق میروند.
با این تفاسیر پس مردم نیازمند نامزدهایی هستند که دیدگاه شان را در خصوص تثبیت و تغییر نمایندگی کند. ویژگی های این چنین نامزدی چیست؟
ببینید مردم امروز درگیر زندگی روزمرهشان هستند. این زندگی هم به رغم تصور عمده کنشگران سیاسی، تنها بُعد اقتصادی ندارد و بلکه با بسط یافتن طبقه متوسط شهری، ابعاد فرهنگی و اجتماعی آن پررنگتر شده است. شما ببینید حتی معنای «نداری» در نزد بسیاری تغییر کرده و شما افرادی با میزان درآمد بالا میبینید که فقط به صرف اینکه سفر ترکیه نرفتهاند یا فلان مدل گوشی جدید را نخریدهاند، خود را «بدبخت» قلمداد میکنند. شبکههای اجتماعی و ماهواره که فرصت مقایسه خود با جهان را فراهم کرده نیز تأثیرات عمیقی بر فرهنگ ما گذاشته است. با این شرایط نامزدهای ما هنوز تغییرات را فهم نکردهاند و احساس میکنند در انتخابات دهه ۶۰ کاندیدا شدهاند و یک عده هم چون فکر میکنند صرف «آدم خوبی بودن» و خوب آرمانهای انقلاب را تکرار کردن، مجوز ورود به مجلس است، دورشان را میگیرند! این نوع انتخاب جز بدبختی حاصلی ندارد. از طرفی بعضی واقعاً نمیفهمند برای چی کاندیدا شدهاند و حتی در صورت انتخاب وارد چه جایگاهی میشوند. نماینده مجلس باید بداند وظایف او چندان در حوزه اجرایی نیست و او میرود تا ریل گذاری کند؛ بله حالا با ارتباطاتی که پیدا میکند میتواند کارهایی برای شهر انجام دهد و منابعی را بگیرد اما اصل کار او قانونگذاری و ریل گذاری است و از این طریق باید مشکلات کشور و شهر را دنبال کند. مسائل امروز هم مسائل پیچیدهای است و افراد باید ناظر به آنها ایدههای شفافی داشته باشند و دست از صرف نفی و نقد کردن برای تبلیغ بردارند و بگویند دقیقاً قرار است کف میدان برای مشکلات و مسائل مردم چه کنند. این حرفی که میخواهم بزنم معنایش این نیست که شهادت، جبهه و روایتگری ارزش نیست؛ نه اتفاقاً اینها خیلی مهم هستند و اصلاً اگر اینها نباشند هویت ما دچار اخلال است و فرهنگ ما نابود میشود، اما واقعاً یک نماینده مجلس باید دفاع مقدس را خوب روایت کند یا باید بتواند بر اساس آن فرهنگ حاکم بر دفاع مقدس، برای کشور و در سطح بعد شهر برنامهریزی همه جانبه کند؟ من نمیخواهم بگویم کاندیدا امروز باید تکنوکرات یا عملگرا باشد، اما میتوانیم از واژه «مدیر جهادی» استفاده کنیم. هر چند که این واژه را هم ماننده دهها واژه خوب دیگر لوس کردهاند و بیشتر از یک مفهوم، شکل شعاری پیدا کرده است. منظور من از مدیر جهادی یعنی آن مدیری که با تکیه بر فرهنگ و سنت ایرانی – اسلامی برنامه دارد و از هر ظرفیتی به شرط عدم تعارض یا عناد با این فرهنگ و سنت نهایت استفاده را میبرد. در همین رفسنجان خودمان نسل جوان دیگر نه دعوای «شیخ محمد-شیخ عباس» را میفهمد و نه قبول دارد؛ برای او مهم این است چه کسی دغدغههای روزمرهاش را حل و زندگیش را تسهیل میکند. لذا نیرویی که امروز میآید باید امر اجتماعی و زندگی روزمره مردم را در صحنه عمل با تمام ابعاد فهم کند و از طرفی بتواند با پشتوانه فرهنگ و سنت ایرانی-اسلامی برای مسائل راه حل ارائه دهد. ما باید برای انتخاب نماینده مجلس ملاکهای درستی را در نظر بگیریم. این که چون آقای فلان با فلان شخصیت برجسته عزیز یا با فلان مادر عزیز شهید که روی سر ما جا دارد، ملاقات کرده است دلیلی نیست که بتواند در مجلس عملکرد خوبی داشته باشد. ما نمیخواهیم برای مسجدمان پیشنماز تعیین کنیم ما میخواهیم کسی را به مجلس بفرستیم که اولاً قرار است برای آینده کشور و ثانیاً برای شهر در حوزههای مختلف تصمیمات کلان و اساسی بگیرد و ریل تعیین کند. اگر نگاهمان این شد آن وقت «علم» و «عمل» و «تعهد» را در کنار هم ملاک انتخاب قرار میدهیم.
به عنوان یک جوان فعال و صاحب نظر در حوزه سیاست، بر طبق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، جایگاه جوانگرایی را در انتخابات پیش رو چگونه ارزیابی میکنید؟ در واقع از دیدگام شما ضرورت جوانگرایی در کشور و در مجلس چیست که از سوی مقام معظم رهبری هم مورد تاکید قرار گرفت؟
درباره جوانگرایی دو نظر مطرح است. یک عده جوانگرایی را بیشتر در روحیه افراد جستوجو میکنند و با این نگاه شاید یک فرد 60 ساله را هم در عرصه مدیریت جوان به حساب آورند. اما برخی دیگر مراد از جوانگرایی را آمدن چهرههایی جدید با سن و سال معین میدانند. خب من شخصاً با نگاه گروه دوم موافقم. اگر ما جوانان را به عرصه مدیریتی راه ندهیم، واقعاً در فردای کشور دچار معضل خواهیم شد. شما ببینید شاه عباس برای اینکه میترسید شاهزادهها علیه او قیام و قدرت را از چنگش خارج کنند دائماً سعی داشت آنها را در حرمسرا و تحت مدیریت خواجهها نگه دارد و از عرصه سیاست دور کند؛ این موجب شد وقتی شاه عباس درگذشت هیچ کدام از شاهزادهها اقتدار کافی را برای جانشینی شاه عباس نداشته باشند و ما با شاههای ضعیفی مواجه شویم. خب حالا در کشور ما هم اگر جوانان دائماً با برچسب کم تجربگی از عرصههای کلان مدیریت دور نگه داشته شوند جز این نخواهد بود که فردا با مدیرانی مواجه هستیم که پختگی کافی را ندارند و قرار است خیلی از تجربهها را دوباره تجربه کنند. متأسفانه در انتخابات مجلس این مورد نادیده گرفته شده است و باز هم شخصیتهای تکراری به اسم تجربه وارد میدان شدهاند، شرایط خاص کشور هم بهانه خوبی به آنها داده تا با خیال جمع بگویند شرایط به گونهای است که باید با تجربهها کشور را جلو ببرند! حتی ببینید آقای قالیباف که به شخصه او را مدیر اجرایی موفقی میدانم، تا قبل از شروع انتخابات حرف از جوانگرایی میزد اما باز بیانیه داد و گفت به خاطر شرایط حاد کشور مجبور شدم شخصاً به میدان بیایم! خب این ریش سفیدان شرایط امروز را که از شرایط هشت سال دفاع مقدس بدتر نمیدانند! آن روز همین خودشان با سنهای 24 تا 30 سال جنگ را مدیریت کردند. تازه آن زمان تجربه و سوادشان به مراتب کمتر جوانان امروز بود که الحمدلله همه تحصیل کرده و به واسطه کانونهای سیاسی و فرهنگی دارای تجربه کنشگری هستند. لذا من احساس میکنم اگر نسل قدیمی صحنه اجرایی را رها نکند و در مقام مشاورهای و انتقال تجربه ننشیند، جوانان سرانجام به یک جنگ فرسایشی مدیریت صحنه را به دست میگیرند و آن وقت نسل قدیم حتی اگر بخواهند هم جایگاهی نخواهند داشت. حالا باز در رفسنجان وضعیت برخی از کاندیداها از این حیث بهتر است و چهرههای جوانتر که اتفاقاً تحصیلات و تجربه خوبی هم دارند، دیده میشود.
تحلیلتان از وضعیت سیاسی و چینش نامزدهای انخابات پیش رو در رفسنجان چیست؟
صحنه و آرایش نیروها مشخص است اما به نظر من مهم نیست که این آرایش چه باشد. مهم این است که چه برنامههایی میخواهد دنبال شود. به شخصه در صفحات اجتماعی آقایانی که کاندیدا شدهاند عضو هستم متأسفانه باید بگویم، اکثر آنها جز شعارهای پوپولیستی و شوآف چیز بیشتری برای گفتن ندارند. مثلاً طرف هی میگوید: «چرا رفسنجان با فلان میزان از منابع طبیعی اینقدر بیکار دارد؛ این نشانی بر عدم کارآمدی مسئولان است!» خب آقای محترم این را که همه میدانند شما درست و حسابی بگو چرا اینطور است و بعد دقیقاً بگو در صحنه عمل قرار است با چه ایدهای و با اتکا به چه منابع مالی و چه منابع انسانی، مشکل را حل کنی. باید بگویم ما مشکلات را خیلی خیلی ساده میپنداریم و فقط فکر میکنیم اگر به جای کسی که الآن هست ما به مجلس برویم و کمی جیغ بزنیم و کمی دنبال سر این وزیر و آن وزیر بدویم مشکلات حل میشود. خیر! مشکلات خیلی پیچیدهتر است. جذب منابع مالی بدون لابی و فساد و کثافتکاری خیلی سخت است. بله شکی نیست یکسری از مسائل که به سلیقه، خوش فکری و خلاقیت افراد باز میگردد، متفاوت است اما اینها عمدتاً مربوط به امور ظاهری است و آن ریلها که گفتم مرد خودش را میطلبد.
از ویژگی های نماینده آینده و انتظاراتی که کف جامعه با آن روبروست سخن گفتید. اما تکمیل کننده این مسئله پاسخ به این پرسش کلی تر است که محورها و برنامههای نماینده بعدی رفسنجان در حوزه ملی و منطقهای چه چیزی باید باشد؟ در واقع ورای مسائل مهم ملی، نماینده آینده چه موضعی باید نسبت به مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شهر داشته باشد؟
همانطور که اشاره کردم معتقدم سطح و کارکرد مجلس شورای اسلامی نباید با شورای شهر و استانداری یکی شود. مجلس جایگاه ملی و قانونگذاری دارد و نماینده باید در آن سطح کنشگری کند اما خب بدبختانه کارکرد مجلس نیز مانند بسیاری از نهادهای دیگر دچار اختلال است و نیاز به اصلاح دارد. مردم هم از نماینده شهر وظایف استانداری و شورای شهر را را انتظار میکشند مثلاً انتظار دارند نماینده برایشان کارخانه یا فلان پروژه را احداث کند. این قطعاً اشتباه است و نماینده را از وظیفه اصلی خود دور میکند. اما به هر حال با وضعیت موجود به عنوان کسی که علوم اجتماعی و فلسفه خوانده است، تصور میکنم اگر قرار است کسی برای جامعه امروز رفسنجان کار کند در مرحله نخست به صورت جدی نیاز به مردمشناسی (نه جامعهشناسی) رفسنجان دارد. شما همین افزایش کافههای شهر رفسنجان را ببینید! خیلی عجیب است که در هر خیابان و کوچه این همه کافه وجود دارد. خب مسئول شهر نباید این مسئله را ساده بپندارد؛ هر کافه یک پاتوق است و پاتوق از حیث اجتماعی معنا، مفهوم و کارکرد خاصی دارد. مسائل فرهنگی و اجتماعی شهر واقعاً نگران کننده است. طلاقها و دلایل طلاقها نشان از عمق مشکلات خانوادگی و آماده نبودن زوجین برای زندگی مشترک دارد. خودکشیهایی که اینطور که من شنیدم بیشتر جنبه جلب توجه دارد، فاجعه است و نشان میدهد از نظر هویتی و به رسمیت شناخته شدن هویتها دچار مشکل هستیم. اینها را باید مطالعه و ریشهیابی و بعد برای حل تدریجیشان برنامهریزی کرد. مشکل رفسنجان فقط اقتصاد و معیشت نیست. اشتباه هم هست، فکر کنیم مشکلات فرهنگی صد درصد ریشه در اقتصاد دارد. خب ببینیم الآن خیلی از پولدارهای رفسنجانی هم دچار مشکلات مشابه هستند! بحث اوقات فراغت در رفسنجان واقعاً جدی است. شما خودتان را بگذارید جای یک جوان رفسنجانی که رفته است در یکی از کلان شهرهای کشور درس خوانده و حالا به شهر خودش برگشته است. این جوان گیریم استخدام شرکتی هم شد یا کاری دست و پار کرد و تا عصر مشغول بود؛ واقعاً برای بعد از ظهر و شب او چه برنامهریزیای کردهایم؟ چند بار میتواند سینما برود؟ چند بار میتواند در فلان پارک قدم بزند؟ خب همین است که میبینیم یک دفعه هجوم به فلان کافه سرگرمی زیاد میشود. وقتی هم میروی در آن کافه میبینی یک فضای کاملاً از نظر فرهنگی درهمی است که موجبات مشکلات بسیار خواهد شد. نباید آن شبی را که خبر مسمومیت جمعی از بچههای رفسنجان را شنیدیم فراموش و تصور کنیم دیگر تکرار نمیشود! به نظر من توسعه رفسنجان واقعاً از حیث فرهنگی و اجتماعی نگران کننده است، در حالی که عمدتاً مسئولان درگیر مسائل اقتصادی هستند و همین الآن هم میبینید که عمده کاندیداهای صحنه، متأسفانه تمرکزشان را بر اقتصاد و معیشت گذاشتهاند و اصلاً چندان توجهی به مسائل فرهنگی و مهمتر از آن مسائل اعتقادی ندارند و اوج کاری را هم که ممکن است برای این قضیه در ذهن داشته باشند دعوت از چند سخنران معرفتی یا بصیرتی است! البته نباید از این طرف بام هم افتاد و فقط به فکر فرهنگ بود، مسئله معیشت و مسائل اقتصادی هم مهم است. دانشگاههای استان کرمان عمدتاً علوم انسانی را رها کردهاند و ظرفیت رشتههای مهندسی را به شکل عجیبی افزایش دادهاند، این توسعه ناهمگون و عجیب دانشگاه موجب شده است، حالا با جمع کثیری از بیکاران فارغ التحصیل مهندسی روبهرو شویم که بر سر کوچکترین ظرفیتی به رقابتهای سنگین و ناامید کننده میافتدند. مسئولان باید فکری کنند، یا برایشان اشتغال ایجاد کنند یا ماهیگیری یادشان بدهند تا خودشان دست به تولید و اشتغال و بازاریابی بزنند؛ البته این هم باید علمی و با مطالعه باشد، وگرنه هولهولکی کاری کردن باز ما را به دردسرهای جدید خواهد انداخت.
در بخش های ابتدایی به مشخصه هایی از رفتار رای دهندگان اشاره کردید. حالا اگر به رفتار انتخاباتی شهروندان رفسنجانی مراجعه کنیم تحلیلتان از الگوی انتخاباتی آن ها چیست؟ جوان امروز رفسنجانی برایش مهم نیست در مسجد امام نماز بخواند یا در مسجد فردوس؛ او هر جا که روند زندگی روزمرهاش اقتضا کند نمازش را میخواند. برای او چندان اهمیت ندارد که حالا غلبه قدرت در رفسنجان با کیست. او میخواهد زندگی کند و دوست دارد این زندگیاش سامان یابد و تسهیل پیدا کند. بله من قبول دارم که دولت(در همان اشل شهری) تنها نباید به دنبال خواست جامعه باشد و باید از فضای بالادستی نقش هدایتی هم ایفا کند اما این نقش هدایتی وقتی پذیرفته خواهد شد که طرف در زندگی روزمره معمولی اش دچار هزار چاله و چوله نباشد. لذا منطق زندگی روزمره و آن تغییری که ناظر به برنامههای کاندیداها حس خواهد شد الگوی انتخاباتی شهروندان رفسنجان را تعیین خواهد کرد. این را هم نباید نادیده گرفت که طبقه متوسط در رفسنجان بیش از پیش در حال رشد کردن است. ما اگر تا دیروز در رفسنجان با افرادی مواجه بودیم که به واسطه باغهای پسته پول داشتند اما از نظر فرهنگی تغییری با نسل قبل از خودشان نکرده بودند، امروز با نسلی مواجهیم که به واسطه تحصیلات دانشگاهی، ماهوارهها و شبکههای اجتماعی، فرهنگی کاملاً متفاوت با نسل قبل از خودش پیدا کرده است. با این شرایط اگر رفسنجان متناسب با این تغییرات و رشد فرهنگی بزرگ نشود و تغییر نکند، دیری نمیپاید که از هم
دومین جشنواره سراسری فیلم «شهرنما» همزمان با هجدهم دی ماه و روز رفسنجان در سالن سینما هنر مجموعه خجسته آگاه آغاز شد.
مهندس کهنوجی شهردار رفسنجان در نشست خبری ، پروژه میدان شهید رئیسی را به عنوان یکی از بزرگترین طرحهای عمرانی و گردشگری شهر معرفی کرد و از تلاشهای شهرداری برای زیباسازی ورودی های شهر و جذب گردشگران خبر داد.
رئیس شورای اسلامی شهر تهران گفت: هفت ساله شدن شوراها منتفی شده و قرار است یک سال اضافه شود. ما به دنبال یک سال اضافه یا کم شدن نیستیم و گفتیم آنچه به صلاح است صورت بگیرد. پیشنهاد دادند که انتخابات شوراها یک سال عقب بیفتد و در سال ۱۴۰۵ برگزار شود و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۷ برگزار خواهد شد.
ایستار در لغت نامه ها ایستار را معانی بسیار است.اما آنچه که ما را وا داشت تا نام ایستار را برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی بر گزینیم توجه به دو معنا بود اول نوع نگرش و طرز فکر و دوم ثبات قدم و استوار بودن. مجموعه ایستار ماحصل اجماعِ فکری گروهی از جوانان انقلابی است که در سالهای متمادی فعالیت خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به باوری در چهار چوب ایستار رسیده اند. ایستار برای ما ایستادگی خردمندانه برای تحقق اصول است، اصولی که منبعث از وحی و عقل است . سعی ما بر این است که در دامگه حوادث با تکیه بر دین و دانش به خردمندانه ترین مسیر ممکن قدم بگذاریم
تمامی حقوق سایت برای تارنمای خبری ایستار محفوظ می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید