سرویس سیاسی ایستار، امیررضا دهشیری: نمای نزدیک عنوان سلسله مصاحبه ها با شخصیت ها و تحلیل گران جوان از طیف های مختلف سیاسی است که تارنمای خبری ایستار با نزدیک شدن به انتخابات آن را به منظور آگاهی بخشی و توسعه مباحث پایه در دستور کار خود قرار داده است. میهمان ششمین گفت و گوی نمای نزدیک علی زارع عسکری فعال سیاسی و از اعضای حزب موتلفه رفسنجان است مشروح مصاحبه ایستار با وی را در ادامه بخوانید:
برای شروع بحث بهتر از از فعالیت های سیاسی و انتخاباتی شما آغاز کنیم. این فعالیت ها از چه زمان بود ؟
از مجلس هفتم؛آن زمان بحث ملاک و شاخصها بود که مبنای انتخاب و فعالیتم شد. این علاقهمندی و دغدغهها نسبت به مسائل انتخابات و مسائل انقلاب به مرور زمان بیشتر شد. با نگاهی که به اتفاقات گذشته در دولت و مجلسهای متعدد داشتیم متوجه شدیم آسیبهایی در کشور و انحرافاتی در حوزههای فکری و فرهنگی و سیاسی در بدنه نظام در حال شکلگیری است این باعث شد در حد توان و بضاعتم بیاییم و انتخابی داشته باشیم. از مجموع احزاب و گروههایی که در گفتمان فکری انقلاب تقسیمبندی میشوند، من موتلفه را بهعنوان یکحزبی که رسمی بود و تنها حزب رسمی فعال در رفسنجان هم بود انتخاب کردم. این انتخابی بود که آن سال با دوستان کردیم و در انتخابات آمدیم.
در انتخابات سال 94 حزب موتلفه از آقای پور غلامعلی حمایت کرد. فکر میکنید چه عواملی باعث شد جبهه انقلاب و اصولگرایان در نبرد با اصلاحطلبان شهرستان شکست بخورند؟
شکست جریان انقلابی در شهر محدود به انتخابات 94 نمیشود. ما در واقع 10 دوره انتخابات مجلس را تا الآن داشتیم، در دوره های قبلی جز در یکی دو مورد مابقی شکست خوردیم. انتخاب مردم، نماینده معرفیشده جریان انقلابی نبود، در انتخابات مجلس ششم دکتر حسینی حضور داشت که همزمان با دولت آقای خاتمی بود و قاعدتاً هم میشود انتظاراتی در آن دوره و در آن فضا از ایشان تصور کرد و هم نگاهی به محدودیتهایی که ایشان در دولت داشت داشته باشیم. انتخابات مجلس هفتم هم آقای بهرامی در شرایط خاص رای آورد.
دکتر آذین هم بود
نه این را پیروزی جریان انقلابی نمیدانم. خود ایشان در جمعهای مختلف گفتهاند رأی من رأی اصلاحطلبان بود. گزینه انقلابی ما در انتخابات سال 90 دکتر سلطانمرادی بود ، گزینه درواقع منتسب به شورای هماهنگی بود، اسامی مختلفی میآید شورای وحدت و شورای ائتلاف ماحصل بررسیهایی بود که انجام شد. با دکتر سلطانمرادی ما در واقع شکست خوردیم. اگر اصلاحطلبها بهجای دکتر آذین دست روی هر فردی گذاشته بودند پیروزی با آنها بود، الآن هم خودشان اقرار میکنند تحلیل ما نیست. درمجموع 8 دوره شکست خوردیم که باید از زوایای مختلف به آن نگاه کرد.
اول اینکه شناسایی ذائقه مردم بود که رقیب ما روی آن موضوع کارکرده بود و در مقابل، ما کارهای فرهنگی ، حفظ فرهنگ دینی و اعتقادات قدیمی مردم رفسنجان که اصالت بود را نتوانستیم حفظ کنیم و کمکاری کردیم و بههرحال تغییراتی در دیدگاههای فکری و فرهنگی مردم رخ داد که منجر شد بستر مناسبی برای پیروزی رقیب در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری شکل گیرد.
از طرفی ما از سالهای قبل از انتخابات باید کار میکردیم که نکردیم باید درواقع باید روی حفظ فرهنگ و اعتقاداتی که وجود داشت وقت میگذاشتیم که انجام ندادیم و صرف فعالیتهایمان را منجر به انتخابات کردیم. زمانی که بستر و همهچیز برای رقیب آماده بود. همیشه جمعبندی و انتخاب گزینه نهایی با سازوکارهای اشتباهی بود .
یعنی معتقدید یکی از عوامل پیروزی جریان مقابل این است که اعتقادات مردم را داخلش حفظ نکردیم و مردم تضعیف اعتقادی شدند و چون مردم اعتقاداتشان ضعیف است، جریان اصلاحطلب پیروز انتخابات میشود؟
بله یک بستر مناسب بود برای بهرهبرداری آنها
کمی بیشتر در این خصوص برایمان بگویید؟
مثلاً شعارهایی که یکدست میدادند آزادی آزادی! در پوشش این شعارها مسائلی بود که مردم را از ارزشها فاصله میداد مردم روزبهروز طمعشان بیشتر میشد و با یک شعار آزادی رقیب رأی میآورد. خب این بسترسازی بود که آنها انجام دادند پادزهرش هرچه بود ما انجام ندادیم. ما چقدر حفظ تفکرات و ارزشهای دینی را از پایه محکم کردیم که مردم از آن فاصله نگیرند؟! ما اگر یک نگاه به گذشته داشته باشیم مثلاً در سال 90 مرحوم سلطانمرادی انتخاب اصولگرایان بود، این آدم یا هر کس دیگری وقتی به نحوه انتخابش نگاه میکنیم به هر چیزی نگاه شده الا به اینکه آخر کی باید این نماینده را انتخاب بکند. ما اگر بنا را بر این داریم و واقعیت قضیه این است یک نماینده را مردم با برگههای رأیشان در صندوق انتخاب بکنند، چرا از قبل نیاییم ذائقه مردم را شناسایی کنیم چرا نیاییم افکار سنجی کنیم و نظرسنجی از مردم داشته باشیم اشکال ندارد چند روزی مطرح کنیم و در معرض شناخت مردم قرار دهیم و بعد افکار سنجی کنیم ببینیم مردم میل به کدام گزینه دارند و همان را برای انتخابات مدنظر بگیریم ما هرچه میگذریم عمده دلیلها های ما یک، انتخاب بد گزینه نهایی و دوم، عدم وحدت ما بوده است خیلی وقتها برای اینکه وحدت شکل نگرفته شکستخوردهایم، تک گزینه نبودیم شکست خوردیم .
خیلی از مسائل ریشهای وجود دارد که چرا تک گزینهای شدهایم چرا وقتی یک تک گزینهای مطرح میشود مابقی میدان را خالی نکردند آیا انتخاب گزینه نهایی بهحق بوده بهدرستی انجامشده و حقوحقوق دیگران در نظر گرفتهشده یا نه مسائلی بوده که متأسفانه من اعتقادم بر این است که متوجه نشده است.
پس سه عامل را تا اینجا رسیدیم یکی کاهش اعتقادات و بحثهای فرهنگی در مردم ،دوم انتخاب بد گزینه نهایی و سوم عدم وحدت ؟
درسته
گفتگویمان را به سمت انتخابات آتی ببریم.فکر میکنید در خصوص بیانیه گام دوم رهبری و حضور جوانان بفرمایید که این در سازوکار مجلس و در کل کشور بهخصوص در رفسنجان چگونه است و فکر میکنید نماینده جوان باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ گام دوم را چگونه میشود در انتخابات پیادهسازی کرد ؟
چند موضوع را باید مانند جورچین کنار هم بچینیم.اول اینکه نمایندگی برای شهر کار سختی است یا نه ؟ چه توانی و چه ظرفیت علمی از بعد فکری و اعتقادی مذهبی باید وجود داشته باشد تا فرد از عهده این کار بر بیاید. آیا یک دوره نمایندگی دنبال کردن امور قانونی مردم در مجلس سختتر است یا اداره کردن یک لشکر در زمان جنگ ؟ خب در زمان جنگ سختتر است مخصوصاً اینکه دستت خالی باشد یکمشت سرباز قد و نیم قد، کم سن سال نوجوانان زیردست هستند در مقابل 100 و خوردهای کشور دارید که با آنها میجنگید که به پیشرفته ترین سلاحها مجهز هستند. آنوقت ما از یک سیمخاردار عاجز هستیم ولی نهایتاً نتیجه جنگ پیروزی حق شد کار بهمراتب صد برابر سختتر است که با یکمیزان از علم و تجربه و شجاعت وپشتوانه دینی و اعتقادی بخواهید در یک مجلس حضور داشته باشید. ما نباید بگوییم جنگ را جوان ها انجام دهند و کار مجلس را به آدمهای سن و سال دار بسپاریم. اینطور نیست، برداشت من این است کار انقلاب به حدی به لبهای از پرتگاه رسیده که آقا به جوانان فراخوان داده است که بیایند، متعدد اسم برده در هر حوزه که ورود کرده به جوانان گفته بیایند.
منظور تان این است همانگونه که جنگ را جوانان اداره کردند مجلس را هم جوانترها میتوانند اداره کنند؟
بله جوانان امروز مدنظرم بود ولی نباید بدون تجربه وارد میدان شوند درواقع بدون پشتوانه علمی نباید وارد شوند البته پشتوانه سیاسی افراد معتمدین را قبول ندارم
یک کاندیداهای انقلابی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
فرد باید فوقلیسانس داشته باشد این حداقل ویژگی است یعنی بار علمی فرد داشته باشد دوم اینکه فرد اندوختهای از تجربیات داشته باشد
فقط فوق لیسانس؟ ملاک های دیگر چه می شود؟
نمیشود گفت که مثلاً فردی فوقلیسانس مدیریت دارد پس این کفایت میکند نه ولی از حیث حداقل مدرک تحصیلی عرض کردم. تخصص فقط از مدرک تحصیلی درنمیآید تخصص از تجربیات کاری بیرون میآید از دورههای مختلف درجاهای مختلف، از رفتوآمد و نشستوبرخاست با افراد و مراودات اداری و مسئولیتهایی که داشته در واقع حداقل تجربه باید داشته باشد. آگاهی داشته باشد که کجا میخواهد برود و با خودش و خدای خودش خلوت کند که من جایی میخواهم بروم از عهده آن برمیآیم یا نه. ظاهر قضیه اینکه مدرک را دارم میتوانم در انتخابات شرکت کنم ولی در باطن آیا شانه من تحمل این بار سنگین را دارد یا نه این را باید با خودش حسابوکتاب کند. مهمتر از همه تعهد است هر چه طرف از بار علمی، تجربه و تخصص برخوردار باشد اما برود در مجلس و در مجلس در مسیری حرکت بکند که همجهت با انقلاب و اهداف نظام باشد درواقع با انقلاب همسویی نداشته باشد تخصص و مدرکش اصلاً ارزش ندارد باید حداقل فرد با فوقلیسانس شرکت بکند که در جهت انقلاب باشد. انقلاب یک قطاری بود که در سال 57 روشن شد ریلگذاری را امام راحل انجام داد. بخشی از این قطار باید توسط مجلس، بخشی از آن توسط دولت، بخشی از آن توسط قوه قضاییه و بخشی از آن توسط مردم حرکت کند.
شفافیت اموال مالی در انتخابات مؤثر است؟
من فکر میکنم اگر فردی هرچند با ثروت بالا بخواهد به انتخابات وارد شود همین را برای مردم روشن کند حداقل اینکه اگر فردا کسی از این ثروت باخبر شد سوءنیت برایش ایجاد نمیشود هرچقدر مال و اموال دارد برای مردم روز اول بگوید ،شفافیت لازم است.
شفافیت ستاد و هزینههای انتخابات چه؟
در این دوره کمتر کاری میتوانی انجام بدهی که کسی از آن باخبر نشود نزدیکترین آدمها حتی در گروه مذاکرهکننده ما با خاصترین آدمها چند تا جاسوس درمیآید شما نمیتوانی انتظار داشته باشی بیایی در ستاد با عقبه 30 نفری از حلقه اولیه که دور و بر شما هستند و کار میکنند جوری حرکت کنی و مسائل مالی را پیاده کنی که کسی باخبر نشود
پس هم شفافیت اموال شخصی و هم هزینههای ستاد؟
جفتش لازم است،
شرایط و روند انتخابات را به چه شکل میبینید؟
ما در وضعیت خاصی قرار داریم و لازمه پیروزی مجموعه گفتمان انقلابی و حزب الهی شهر و رسیدن به وحدت است من بهاجبار یک مقداری کلیگویی میگویم. دورههای قبل را نگاه میکنیم الآن چیزی که بیشتر در افکار دردمند وجود دارد مسئله وحدت است، هر کس چیزی میگوید یکی میگوید دلیلش ورود دقیقه نود فلانیهِ! یکی میگوید دلیلش نرفتن فلانی است! هر کس بر اساس زاویه دید خود بر اساس میل و علاقه دوست داشتن اتفاق، اظهارنظر میکند، این را رد نمیکنیم منتها خیلی مهم است که فردی که قضاوتی میکند بهدرستی قضاوت کند. در انتخابات گذشته یک تعدادی میخواستند وحدت اتفاق بیفتد اما تعریف از وحدت متفاوت بود، میگفتند وحدت اتفاق بیفتد حول گزینهای که ما میگوییم این درواقع منطقی نیست و هر کس که قرار نگیرد در آن دایره متهم به وحدتشکنی و برخی جاها هم متهم به ضدانقلابی هم میشوند چرا ؟چون در دایرهای که آن محدود آدمها قرار نگرفتهاند. اینکه درمجموع ادوار گذشته جریان اصولگرایی افرادی را برای گزینه نهایی انتخاب کردند چقدر اقبال مردم به این افراد بود؟نتیجه انتخابات جواب این سوال را می دهد. الآن مردم خیز آوردهاند که جریان غربگرا را از کشور بیرون اندازند و از رأس امور پایین بکشانند، انهایی که حداقل امورات خودشان را از غربگرا می گیرند. همان هایی که آقای روحانی از آن ها به عنوان ژنرال یاد میکند. حالا باید دستی در فضای انتخاباتی برسانیم و این را نشان دهیم. اگر مردم از این قضیه مطلع نشوند وظیفه ماهاست که مردم را روشن کنیم ؛اما گذشت زمان این تأثیرگذاری و محوریت ژنرالهایی که سمت راست و اصولگرا قراردادند کمرنگ و کمرنگتر میشود.
اصلاحطلبها امسال وحدت خواهند داشت یا خیر؟
واقعیت امر در بخشی که ما کار میکنیم بر این است که به جریان اصلاحطلب نگاه نکنیم که آنها چه انجام میدهند و گزینهشان کیست! مهم این است که تکلیفمان را مشخص کنیم اگر درشتترین چهره ملی را بیاورند درصحنه؛ ما ایستادیم. ما در دورههای قبل آدمهایی در رفسنجان داشتیم که می گفتند بگذاریم ببینیم آنها چهکار میکنند، اگر شیخ علی آمد توی صحنه که ما نیستیم، اگر نیامد ما احساس تکلیف میکنیم. یعنی نگاه میکنند به جریان مقابل اگر مهره درشت فلان آقا آمد ما خودمان را خراب نمیکنیم، اگر نیامد و گزینه مطرح قوی نداشتند ما میآییم. در اصل وظیفه انقلابی ایجاب میکند هرکسی که میخواهد بیاید ما باید به صحنه بیاییم.ما آدمها و جوانانی داریم که از چند ماه پیش گمانههایی مطرح شد که فلانی چهره جوان انقلابی توانمندی است که میخواهد پا به عرصه انتخابات بگذارد اما اینجا بود که موانع و تخریبها شروع شد یکی میگوید هنوز زود است! هنوز بچه است! جوان 40 ساله را میگویید باید برود امتحان پس بدهد! چرا اجازه نمیدهید خود مردم تصمیم بگیرند و مردم انتخاب کنند ؟ سازوکار اگر بهحق و بنا بر صداقت و انصاف باشد ماها که بخشی از کار را به دست گرفتیم میپذیریم. برخلاف دوره قبل در این دوره اولین قدم را برای ایجاد وحدت خود کاندیداها گرفتند شاید روضههای اول ماه محرم اولین جلسات مشترک ما با آقای جلالی شکل گرفت بعد حضور آقای کهنوجی قطعی شد با آنهم ارتباط گرفتیم و از همان ابتدا سهبعدی شد. اعتقاد ما این است فردا که مردم جریان حاکم بر قوه اجراییه را شناختند و اینها را کنار بزنند و دولت انقلابی محبوب رهبری سرکار بیاید ما در رفسنجان میخواهیم باکی روبرو شویم؟ هیچکدام از این سه ضلع بهتنهایی توان اداره مجموع شهر با همه ابعاد را ندارند.
به وحدت نامزدها و جلسات آنها اشاره کردید. چندی پیش جلسه ای سه نفره با حضور آقایان جلالی، پورغلامعلی و کهنوجی برگزار شد جلسه ای که ظاهرا بر سر ساز و کار وحدت بود. شما که در آن جلسه حضور داشتید بفرمایید کع موضوع این جلسه چه بود؟ و در خصوص رسانه ای شدن آن بفرمایید چون بعد از این اتفاق خبرهایی منتشر شد که قرار نبود این جلسه رسانه ای شود.
اولین جلسات در محرم شکل گرفت. بعد که حضور آقای کهنوجی قطعی شد با ایشان ارتباط گرفتیم تا دایره وحدت را تکمیل کنیم. اولین پایهریزیهای این وحدت در حزب موتلفه شکل گرفت. میثاق نامه با نگاه به تمام قضایا قبل و بعد از انتخابات و ضرورت اینکه به گزینه واحد برسیم در آن جلسه تبیین شد. متنی آماده کردیم و قبل از جلسه سه نفره در اختیار افراد گذاشتیم. قرار بر این بود یک نظرسنجی توسط موسسه علمی و کارکشته باسابقه بیطرف با هزینه سه کاندیداها انجام شود و نهایتاً این سه نفر به آن نتیجه تمکین کنند. در آن جلسه آقای جلالی یک جمله بیشتر نگفت متنی که من خواندم حاضرم چشم و گوش بسته امضا کنم. آقای کهنوجی گفتند ما چند تا پیشنهاد داریم که به متن اضافه شود و قرار شد کتباً برایمان بفرستند. چند ماه از فضای انتخابات میگذشت و هر محفل و مجلسی میرویم میگفتند چی شد همه نگران هستیم که وحدت میشود یا نه؟ یک عکس سه نفره که کلی درواقع امیدواری به مردم تزریق میکرد گرفتیم. جلسه روز دوشنبه تشکیل شد قرار شد که آخر هفته عکس منتشر شود. ما میثاق نامه را تنظیم میکردیم که به گزینه وحدت برسیم و این همزمان شد با شروع فعالیت شورای وحدت، و چون متشکل از بزرگانی بودند که برخلاف دورههای قبل به آنها اعتماد داشتیم. گفتیم اگر شما سلامت ما را تضمین میکنید ما میآییم زیر چتر و چهارچوب و کاری که شما انجام میدهید.
این میثاق نامه با میثاق نامه شورای وحدت متفاوت بود؟
به یکی تبدیل شد، حسن نیتی بود که یک وحدتی با سازوکار سالم و بیطرفانه شکل بگیرد. قرار بود بعد ازآن جلسه سه نفر، و در آخر هفته عکس منتشر شود که عکس را منتشر کردیم. سایت روراستی آمد ومطلبی را گذاشت که نفع فرد خاصی در آن نبود. اما اینکه آقایان حساسیتی به این نشان دادند حساسیت بهجایی نبود.
از شما بهعنوان یکی از فعالان حزب موتلفه میپرسم که آیا همکاران ما در سایت روراستی از اعضای حزب موتلفه هستند؟
جزو حزب موتلفه هستند ولی من این اطمینان را به شما می دهم مسائلی که در رسانه کار میکنند به ما مرتبط نیست.بنده عضو حزب موتلفه هستم و درکنار آن شغلی هم دارم .حتی ما در جلسات انتظاراتی از آن ها داریم که گاهی جواب رد داده اند.
مشارکت مردم در انتخابات را چطور میبینید و اینکه نکته اخری دارید بفرمایید
برخی که اعتقاد دارند مسائل اقتصادی و معیشتی که در دو سال اخیر بر مردم فشار آورده و گاها هدفهایی هم دراینبین دنبال میشود بهجایی ختم می شود که مردم کمتر از دورههای قبل مشارکت داشته باشند، اما اعتقادم این است که مردم از بصیرت و هوشیاری لازم و بیشتر از مسئولین برخوردار هستند و قاعدتاً اگر کسی تعمداً به دنبال حضور کمرنگ مردم در انتخابات است این را بداند که با یک “نه” قوی از طرف مردم روبرو خواهد شد. مردم اگر بیشتر از دورههای قبل شرکت نکنند کمتر از دورههای قبل هم شرکت نخواهند کرد من درواقع پیشبینی میکنم بیشتر از دورههای قبل در انتخابات شرکت میکنند چون مردم به این نتیجه رسیدهاند که نباید بیتفاوت باشند تاثیرگزاری در آن برگه رای است ولا اگر رای نداده اند یعنی رضایت به شرایط فعلی دارند. دراین محاصره اقتصادی و وضعیت معیشتی و مشکلات اقتصادی، رای ندادن یعنی رضایت به این وضعیت و مردم باید بدانند تنها راه برون رفت از مشکلات اقتصادی پیاده کردن نسخه انقلابی و تفکر انقلابی است که آنها را نجات می دهد همان تفکری که جنگ را اداره کرد در تمام علوم متعدد پیشرفت کرد. تفکر انقلابی بود که آمریکا را پس زد تفکر انقلابی است که آمریکا را از دست درازی بر خاک ما برحذر می دارد و الا ما تفکر غیر انقلابی را 8 سال تجربه کردیم و می بینیم به چه سمتی می رود.
هنرجویان موسسه جوانههای کویر به مربیگری خانم «منا حجتی» موفق به کسب عناوین برتر شدند.
ایستار در لغت نامه ها ایستار را معانی بسیار است.اما آنچه که ما را وا داشت تا نام ایستار را برای حضور در عرصه فعالیت سیاسی بر گزینیم توجه به دو معنا بود اول نوع نگرش و طرز فکر و دوم ثبات قدم و استوار بودن. مجموعه ایستار ماحصل اجماعِ فکری گروهی از جوانان انقلابی است که در سالهای متمادی فعالیت خود در عرصه های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به باوری در چهار چوب ایستار رسیده اند. ایستار برای ما ایستادگی خردمندانه برای تحقق اصول است، اصولی که منبعث از وحی و عقل است . سعی ما بر این است که در دامگه حوادث با تکیه بر دین و دانش به خردمندانه ترین مسیر ممکن قدم بگذاریم
تمامی حقوق سایت برای تارنمای خبری ایستار محفوظ می باشد.
دیدگاهتان را بنویسید